معنی فارسی tepidities

B1

جمع كلمة گرمی یا دماي متعادل، یا به طور کلی احساسات یا فعالیت‌های کم‌انگیزه.

Multiple instances or varieties of lukewarmness or moderate warmth.

example
معنی(example):

گرمی‌های نه چندان داغ چای آن را کمتر لذت‌بخش کرد.

مثال:

The tepidities of the tea made it less enjoyable.

معنی(example):

او در مورد گرمی‌های مختلف نوشیدنی‌های سرو شده نظر داد.

مثال:

She commented on the various tepidities of the beverages served.

معنی فارسی کلمه tepidities

: معنی tepidities به فارسی

جمع كلمة گرمی یا دماي متعادل، یا به طور کلی احساسات یا فعالیت‌های کم‌انگیزه.