معنی فارسی tepidly

B1

به صورت کم‌انگیزه یا با بی‌تفاوتی، نشان می‌دهد که فرد با ایجاد حداقل شور و شوق به چیزی پاسخ می‌دهد.

In a manner that is lacking enthusiasm or warmth; moderately.

example
معنی(example):

او به دعوت به صورت بی‌ميل پاسخ داد.

مثال:

He responded tepidly to the invitation.

معنی(example):

او پیشنهاد را به صورتی بی‌ميل قبول کرد و اشتیاق کمی نشان داد.

مثال:

She tepidly accepted the proposal, showing little enthusiasm.

معنی فارسی کلمه tepidly

: معنی tepidly به فارسی

به صورت کم‌انگیزه یا با بی‌تفاوتی، نشان می‌دهد که فرد با ایجاد حداقل شور و شوق به چیزی پاسخ می‌دهد.