معنی فارسی tepomporize

B1

به معنای کم کردن شدت یا بار کاری، اغلب به روشی که فرد را از استرس دور کند.

To act in a way that reduces intensity or stress, often applied to tasks or schedules.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت تا برنامه کاری خود را به صورت کم‌تنش تنظیم کند.

مثال:

He decided to tepomporize his work schedule to make it less intense.

معنی(example):

گاهی بهتر است که کارها را به آرامی انجام دهیم تا اینکه فشار بیش از حد وارد کنیم.

مثال:

Sometimes it's better to tepomporize rather than to push too hard.

معنی فارسی کلمه tepomporize

: معنی tepomporize به فارسی

به معنای کم کردن شدت یا بار کاری، اغلب به روشی که فرد را از استرس دور کند.