معنی فارسی tergiversant
C1ترگیورسانت، به معنی کسی که از بیان صریح حقیقت یا نظر خود طفره میرود.
Someone who shifts their opinions or attitudes frequently; evasive.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سیاستمدار ترگیورسانت موضع خود را به طور مکرر تغییر داد.
مثال:
The tergiversant politician changed his stance frequently.
معنی(example):
پاسخهای ترگیورسانت او باعث شده بود که اعتماد به او دشوار شود.
مثال:
Her tergiversant responses made it hard to trust her.
معنی فارسی کلمه tergiversant
:
ترگیورسانت، به معنی کسی که از بیان صریح حقیقت یا نظر خود طفره میرود.