معنی فارسی terminative
B1ترمیناتیو به چیزی اشاره دارد که قابلیت خاتمه دادن یا اتمام چیزی را داراست.
Having the nature to cause a termination.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این قرارداد پس از پنج سال ترمیناتیو بود.
مثال:
The contract was terminative after five years.
معنی(example):
توافق آنها ترمیناتیو بود و مشارکت را به پایان رساند.
مثال:
Their agreement was terminative, ending the partnership.
معنی فارسی کلمه terminative
:
ترمیناتیو به چیزی اشاره دارد که قابلیت خاتمه دادن یا اتمام چیزی را داراست.