معنی فارسی terremotive
B1تعریف: مربوط به حرکات یا تغییرات فعال کننده و محرک.
Related to movements or actions that motivate or incite change.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اقدامات تحرکزا او تیم را الهام بخشید.
مثال:
His terremotive actions inspired the team.
معنی(example):
سخنرانی تحرکزا همه حاضرین را به جنبش درآورد.
مثال:
The terremotive speech stirred everyone in the audience.
معنی فارسی کلمه terremotive
:
تعریف: مربوط به حرکات یا تغییرات فعال کننده و محرک.