معنی فارسی tessellation
B1 /tɛsəˈleɪʃən/تسمهگذاری به فرایند قرار دادن اشکالی گفته میشود که بدون بوجود آمدن فضای خالی در کنار یکدیگر قرار میگیرند.
The process of fitting shapes together to create a patterned arrangement with no gaps.
- NOUN
example
معنی(example):
تسمهگذاری روی دیوار شبیه به یک طراحی هندسی زیبا بود.
مثال:
The tessellation on the wall looked like a beautiful geometric design.
معنی(example):
یادگیری درباره تسمهگذاری میتواند مهارتهای استدلال فضایی را تقویت کند.
مثال:
Learning about tessellation can enhance spatial reasoning skills.
معنی فارسی کلمه tessellation
:
تسمهگذاری به فرایند قرار دادن اشکالی گفته میشود که بدون بوجود آمدن فضای خالی در کنار یکدیگر قرار میگیرند.