معنی فارسی tessera
B2تسررا، قطعه‌ای کوچک از کاشی یا مواد دیگر که برای ساخت موزاییک یا نمای بر‌جسته استفاده می‌شود.
A small tablet or piece, especially one used in a mosaic.
- noun
noun
معنی(noun):
A small square piece of stone, wood, ivory or glass used for making a mosaic.
معنی(noun):
Complex-ridged surface feature seen on plateau highlands of Venus and perhaps on Triton
example
معنی(example):
یک تسررا می‌تواند در یک موزاییک استفاده شود.
مثال:
A tessera can be used in a mosaic.
معنی(example):
در روم باستان، یک تسررا یک قطعه کوچک بود که برای نشان دادن یک رأی استفاده می‌شد.
مثال:
In ancient Rome, a tessera was a small piece used to represent a vote.
معنی فارسی کلمه tessera
:
تسررا، قطعه‌ای کوچک از کاشی یا مواد دیگر که برای ساخت موزاییک یا نمای بر‌جسته استفاده می‌شود.
