معنی فارسی testacy

B1

تستاسی به حالت یا کیفیت داشتن تست یا پوسته اشاره دارد.

The condition or quality of having a test or shell.

example
معنی(example):

تستاسی این موجودات واقعاً منحصر به فرد است.

مثال:

The testacy of these creatures is quite unique.

معنی(example):

آنها بر اساس محیط خود تستاسی‌های متفاوتی را نشان می‌دهند.

مثال:

They exhibit varying testacy based on their environment.

معنی فارسی کلمه testacy

: معنی testacy به فارسی

تستاسی به حالت یا کیفیت داشتن تست یا پوسته اشاره دارد.