معنی فارسی testamentarily
B1تستامنتاری، به معنای مرتبط با اقدامات و ارتکابات خاص در وصیت نامه.
In a manner relating to a testament or will.
- ADVERB
example
معنی(example):
داراییها به صورت تستامنتاری به وراث توزیع شد.
مثال:
The assets were distributed testamentarily to the heirs.
معنی(example):
او به صورت تستامنتاری برای احترام به آخرین آرزوهای پدرش عمل کرد.
مثال:
He acted testamentarily to honor his father's last wishes.
معنی فارسی کلمه testamentarily
:
تستامنتاری، به معنای مرتبط با اقدامات و ارتکابات خاص در وصیت نامه.