معنی فارسی testicardinate
B2تستیکاردینیت، گونهای از ارگانیسم که در زیستشناسی مطالعه میشود.
Referring to a specific group of organisms in biology.
- NOUN
example
معنی(example):
گونه تستیکاردینیت برای این منطقه منحصر به فرد است.
مثال:
The testicardinate species is unique to this region.
معنی(example):
زیستشناسان تستیکاردینیت را به خاطر تاثیرات اکولوژیکی آن مطالعه میکنند.
مثال:
Biologists study the testicardinate for its ecological impact.
معنی فارسی کلمه testicardinate
:
تستیکاردینیت، گونهای از ارگانیسم که در زیستشناسی مطالعه میشود.