معنی فارسی testicardine
B2تستیکاردین، مشخصهای که در درون برخی گونهها وجود دارد.
A specific trait related to certain species.
- NOUN
example
معنی(example):
تستیکاردین به یک ویژگی در برخی گونهها اشاره دارد.
مثال:
Testicardine refers to a characteristic within certain species.
معنی(example):
محققان ویژگی تستیکاردین را در جمعیت شناسایی کردند.
مثال:
Researchers identified the testicardine trait in the population.
معنی فارسی کلمه testicardine
:
تستیکاردین، مشخصهای که در درون برخی گونهها وجود دارد.