معنی فارسی testification
B1فرآیند ارائه شواهد یا تأیید نتایج به منظور حمایت از آنها.
The process of providing evidence or validation of results to support them.
- NOUN
example
معنی(example):
تستفیکیشن نتایج برای مطالعه حیاتی بود.
مثال:
The testification of the results was crucial for the study.
معنی(example):
آنها یک تستفیکیشن برای پشتیبانی از ادعاهای خود ارائه دادند.
مثال:
They provided a testification to support their claims.
معنی فارسی کلمه testification
:
فرآیند ارائه شواهد یا تأیید نتایج به منظور حمایت از آنها.