معنی فارسی testiness

B1

حالت یا ویژگی فردی که نشان‌دهنده بی‌صبری یا بدخلق بودن است.

The quality of being irritable or easily annoyed.

example
معنی(example):

بی‌صبری او زمانی که سوالات زیادی از او پرسیده شد، مشخص بود.

مثال:

Her testiness was apparent when she was asked too many questions.

معنی(example):

او به انتقاد با بی‌صبری پاسخ داد.

مثال:

He reacted with testiness in response to the criticism.

معنی فارسی کلمه testiness

: معنی testiness به فارسی

حالت یا ویژگی فردی که نشان‌دهنده بی‌صبری یا بدخلق بودن است.