معنی فارسی thanklessly

B1

به صورت بدون شکرگزاری، بدون دریافت تقدیر یا تشکر.

In a manner that does not receive thanks or acknowledgment.

example
معنی(example):

او سال‌ها بدون دریافت تشکر و قدردانی کار کرد.

مثال:

She worked thanklessly for many years without recognition.

معنی(example):

او اغلب برای خانواده‌اش به طور بی‌دریغ کار می‌کند.

مثال:

He often does thanklessly labor for his family.

معنی فارسی کلمه thanklessly

: معنی thanklessly به فارسی

به صورت بدون شکرگزاری، بدون دریافت تقدیر یا تشکر.