معنی فارسی the once
B1قبلاً، زمانی که چیزی در یک زمان خاص مورد استفاده یا مشهور بوده است.
At one time; formerly.
- ADVERB
example
معنی(example):
شهر که زمانی پرجنبوجوش بود، اکنون ساکت است.
مثال:
The once vibrant city is now quiet.
معنی(example):
ترانه که زمانی محبوب بود، از یادها رفته است.
مثال:
The once popular song has faded from memory.
معنی فارسی کلمه the once
:
قبلاً، زمانی که چیزی در یک زمان خاص مورد استفاده یا مشهور بوده است.