معنی فارسی the only game in town

B2

تنها انتخاب موجود برای یک نیاز یا سرویس خاص در یک مکان.

The only available option for a particular service or product in a given area.

example
معنی(example):

این کافه تنها گزینه در شهر برای قهوه خوب است.

مثال:

This coffee shop is the only game in town for a good brew.

معنی(example):

در این روستای کوچک، رستوران محلی تنها گزینه برای غذا خوردن است.

مثال:

In this small village, the local diner is the only game in town for dining.

معنی فارسی کلمه the only game in town

: معنی the only game in town به فارسی

تنها انتخاب موجود برای یک نیاز یا سرویس خاص در یک مکان.