معنی فارسی the rota

B1

یک جدول زمانبندی، معمولاً برای فعالیت‌ها یا وظایف مشخص.

A schedule or list detailing tasks and responsibilities assigned to individuals.

example
معنی(example):

نوبت برای رویداد آینده نهایی شد.

مثال:

The rota for the upcoming event was finalized.

معنی(example):

همه نوبت را بررسی کردند تا شیفت‌های خود را تأیید کنند.

مثال:

Everyone checked the rota to confirm their shifts.

معنی فارسی کلمه the rota

: معنی the rota به فارسی

یک جدول زمانبندی، معمولاً برای فعالیت‌ها یا وظایف مشخص.