معنی فارسی the scales fall from someone's eyes

C1

این عبارت به معنای به‌دست آوردن درکی واضح یا واقعی از یک وضعیت یا افراد است که قبلاً غیرممکن به نظر می‌رسید.

To gain a new understanding or awareness, especially after a period of ignorance.

example
معنی(example):

پس از یادگیری حقیقت، پرده از چشمانش باز شد.

مثال:

After learning the truth, the scales fell from her eyes.

معنی(example):

وقتی او فریب را درک کرد، پرده از چشمانش باز شد.

مثال:

When he realized the deception, the scales fell from his eyes.

معنی فارسی کلمه the scales fall from someone's eyes

:

این عبارت به معنای به‌دست آوردن درکی واضح یا واقعی از یک وضعیت یا افراد است که قبلاً غیرممکن به نظر می‌رسید.