معنی فارسی the tip of the iceberg
B2نوک کوه یخ به معنای نشان دادن فقط بخشی کوچک از یک مشکل بزرگتر یا واقعیت پیچیدهتر است.
A small, visible part of a larger problem or situation.
- IDIOM
example
معنی(example):
آنچه دیدیم فقط نوک کوه یخ مشکل بود.
مثال:
What we saw was just the tip of the iceberg of the problem.
معنی(example):
نوک کوه یخ نشان میدهد که مسائل بیشتری زیر سطح پنهان هستند.
مثال:
The tip of the iceberg reveals that more issues are hidden beneath the surface.
معنی فارسی کلمه the tip of the iceberg
:
نوک کوه یخ به معنای نشان دادن فقط بخشی کوچک از یک مشکل بزرگتر یا واقعیت پیچیدهتر است.