معنی فارسی the while
B1مدت زمانی که برای انجام یک کار خاص صرف میشود یا در آن مدت کار دیگری انجام میگیرد.
Referring to a length of time during which something occurs or is intended to happen.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
At the same time; during that period; meanwhile.
example
معنی(example):
من برای امتحان مطالعه میکنم، در حالی که تو میتوانی استراحت کنی.
مثال:
I will study for the exam, the while you can relax.
معنی(example):
او به مدت زمانی که او در حال آماده کردن شام بود، رفته بود.
مثال:
He was gone for the while she prepared the dinner.
معنی فارسی کلمه the while
:
مدت زمانی که برای انجام یک کار خاص صرف میشود یا در آن مدت کار دیگری انجام میگیرد.