معنی فارسی the word

A1

این اصطلاح به کلمه‌ای خاص اشاره دارد که دارای اهمیت یا معنای خاصی است.

A single, distinct element of language used to convey meaning.

example
معنی(example):

می‌توانی بگویی کلمه عشق در زبان‌های مختلف چیست؟

مثال:

Can you tell me the word for love in different languages?

معنی(example):

کلمه‌ای که بر سر زبانم بود غیرقابل دسترس بود.

مثال:

The word on the tip of my tongue was elusive.

معنی فارسی کلمه the word

: معنی the word به فارسی

این اصطلاح به کلمه‌ای خاص اشاره دارد که دارای اهمیت یا معنای خاصی است.