معنی فارسی theatregoer
B1کسی که به تئاتر میرود یا به نمایشهای تئاتری علاقهمند است.
A person who regularly attends theatre performances.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک تماشاگر دائمی تئاتر، او هرگز شب افتتاحیه را از دست نمیدهد.
مثال:
As a regular theatregoer, she never misses an opening night.
معنی(example):
تماشاگر تئاتر علاقه خود را به اثر جدید ابراز کرد.
مثال:
The theatregoer expressed their enthusiasm for the new production.
معنی فارسی کلمه theatregoer
:
کسی که به تئاتر میرود یا به نمایشهای تئاتری علاقهمند است.