معنی فارسی thema
B1موضوع یا محور اصلی یک متن یا بحث که تمامی اجزاء را به هم پیوند میدهد.
The main subject or theme in a piece of writing or discussion that ties all elements together.
- NOUN
example
معنی(example):
موضوع مقاله به وضوح تعریف شده بود.
مثال:
The thema of the essay was clearly defined.
معنی(example):
در ادبیات، موضوع ممکن است از یک داستان به داستان دیگر تغییر کند.
مثال:
In literature, the thema can change from one story to another.
معنی فارسی کلمه thema
:
موضوع یا محور اصلی یک متن یا بحث که تمامی اجزاء را به هم پیوند میدهد.