معنی فارسی thematical
C1وابسته به موضوع یا محور، به تحلیلی اشاره دارد که بر اساس موضوعات تعریف شده عمل میکند.
Relating to themes or subjects, typically used in analytical contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تحلیل موضوعی در درک ادبیات ضروری است.
مثال:
Thematical analysis is essential in understanding literature.
معنی(example):
رویکرد موضوعی او به این پروژه نوآورانه بود.
مثال:
Her thematical approach to the project was innovative.
معنی فارسی کلمه thematical
:
وابسته به موضوع یا محور، به تحلیلی اشاره دارد که بر اساس موضوعات تعریف شده عمل میکند.