معنی فارسی thenabouts
B1به معنای زمانی نزدیک به یک ساعت خاص یا زمان مشخص.
Around a specific time or approximate location.
- ADVERB
example
معنی(example):
او اشاره کرد که تقریبا ظهر میرسد.
مثال:
He mentioned he would arrive thenabouts noon.
معنی(example):
این رویداد باید تقریبا ساعت ۵ بعد از ظهر شروع شود.
مثال:
The event should start thenabouts 5 PM.
معنی فارسی کلمه thenabouts
:
به معنای زمانی نزدیک به یک ساعت خاص یا زمان مشخص.