معنی فارسی theorbist
B1شخصی که در مورد کرهها و اجسام سماوی مطالعه و تحقیق میکند.
A person who studies celestial spheres or orbits.
- NOUN
example
معنی(example):
اوربست در مورد کرههای آسمانی سخنرانی جالبی ارائه داد.
مثال:
The orbist gave a fascinating lecture on celestial spheres.
معنی(example):
بسیاری از دانشآموزان بعد از تحصیلات خود آرزو دارند که اوربست شوند.
مثال:
Many students aspire to become orbists after their studies.
معنی فارسی کلمه theorbist
:
شخصی که در مورد کرهها و اجسام سماوی مطالعه و تحقیق میکند.