معنی فارسی theorematic

B2

مرتبط با نظریه‌ها و تئوری‌های ریاضی.

Related to the theories and principles of mathematics.

example
معنی(example):

رویکرد تئورماتیک به روشن کردن مسائل پیچیده ریاضی کمک می‌کند.

مثال:

The theorematic approach helps to clarify complex mathematical problems.

معنی(example):

او یک تجزیه و تحلیل تئورماتیک از داده‌های جمع‌آوری شده ارائه داد.

مثال:

He presented a theorematic analysis of the data gathered.

معنی فارسی کلمه theorematic

: معنی theorematic به فارسی

مرتبط با نظریه‌ها و تئوری‌های ریاضی.