معنی فارسی theorize
B2ایجاد نظریه‌ها و فرضیات درباره یک موضوع.
To form a theory or set of theories about something.
- verb
verb
معنی(verb):
To formulate a theory, especially about some specific subject.
معنی(verb):
To speculate.
example
معنی(example):
آنها دوست دارند درباره آینده فناوری نظریه‌پردازی کنند.
مثال:
They like to theorize about the future of technology.
معنی(example):
دانشمندان معمولاً قبل از انجام آزمایش‌ها نظریه‌پردازی می‌کنند.
مثال:
Scientists often theorize before conducting experiments.
معنی فارسی کلمه theorize
:
ایجاد نظریه‌ها و فرضیات درباره یک موضوع.
