معنی فارسی theorizing
B1فرآیند تولید و تدوین نظریهها.
The act of forming theories or ideas.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To formulate a theory, especially about some specific subject.
معنی(verb):
To speculate.
noun
معنی(noun):
The formation of theories.
example
معنی(example):
تیم در حال نظریهپردازی درباره چگونگی بهبود نتایج است.
مثال:
The team is theorizing on how to improve the results.
معنی(example):
او ساعتها درباره نتایج احتمالی نظریهپردازی کرد.
مثال:
She spent hours theorizing about potential outcomes.
معنی فارسی کلمه theorizing
:
فرآیند تولید و تدوین نظریهها.
