معنی فارسی theraean

B1

مربوط به درمان و روش‌های بهبود سلامت روان.

Relating to therapy or therapeutic methods.

example
معنی(example):

تکنیک‌های درمانی مهارت‌های مدیتیشن او را بهبود بخشید.

مثال:

The therapean techniques improved her meditation skills.

معنی(example):

او روش‌های درمانی را مطالعه کرد تا ذهن را بهتر بشناسد.

مثال:

He studied therapean methods to understand the mind better.

معنی فارسی کلمه theraean

: معنی theraean به فارسی

مربوط به درمان و روش‌های بهبود سلامت روان.