معنی فارسی therapised

B1

به وضعیت درمان شده یا فرایند درمان یک فرد اشاره دارد.

Having undergone therapy or treatment, typically in a psychological or emotional context.

example
معنی(example):

او به مدت چندین ماه درمان شد تا به چالش‌های عاطفی‌اش رسیدگی شود.

مثال:

He was therapised over several months to address his emotional challenges.

معنی(example):

پس از درمان، او احساس اعتماد به نفس و استقامت بیشتری داشت.

مثال:

After being therapised, she felt more confident and resilient.

معنی فارسی کلمه therapised

: معنی therapised به فارسی

به وضعیت درمان شده یا فرایند درمان یک فرد اشاره دارد.