معنی فارسی there goes —
B1به این معنا که چیزی در حال رفتن یا از دست رفتن است.
Used to indicate something that is leaving or is about to be lost.
- IDIOM
example
معنی(example):
اون هم آخرین اتوبوس شب رفت!
مثال:
There goes the last bus of the night!
معنی(example):
اون هم شانس من برای برنده شدن در قرعهکشی رفت.
مثال:
There goes my chance to win the lottery.
معنی فارسی کلمه there goes —
:
به این معنا که چیزی در حال رفتن یا از دست رفتن است.