معنی فارسی therein
B1 /ˈðeəɹˈɪn/در آنجا؛ در چیزی که قبلاً ذکر شده است.
In that place; within something mentioned earlier.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
(pronominal) in that; in him/her/it
example
معنی(example):
این کتاب نصیحتهای عالی ارائه میدهد؛ در آنجا ارزش آن نهفته است.
مثال:
The book offers great advice; therein lies its value.
معنی(example):
راهحل مشکل میتواند در آنجا یافت شود.
مثال:
The solution to the problem can be found therein.
معنی فارسی کلمه therein
:
در آنجا؛ در چیزی که قبلاً ذکر شده است.
