معنی فارسی thermomagnetism

B2

شاخه‌ای از علم که به تأثیر دما بر خصوصیات مغناطیسی مواد می‌پردازد.

The study of the relationship between temperature and magnetic properties.

example
معنی(example):

ترمو مغناطیس به ما کمک می‌کند بفهمیم که مواد در برابر تغییرات دما چگونه رفتار می‌کنند.

مثال:

Thermomagnetism helps us understand how materials behave under temperature changes.

معنی(example):

دانشمندان در حال بررسی ترمو مغناطیس برای فناوری‌های انرژی کارآمد هستند.

مثال:

Scientists are exploring thermomagnetism for energy-efficient technologies.

معنی فارسی کلمه thermomagnetism

: معنی thermomagnetism به فارسی

شاخه‌ای از علم که به تأثیر دما بر خصوصیات مغناطیسی مواد می‌پردازد.