معنی فارسی thermometrical
B2مرتبط با سینما و اندازهگیری دما.
Pertaining to thermometry and the measurement of temperature.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دادههای ترمومتریک برای درک تغییرات اقلیمی حیاتی است.
مثال:
Thermometrical data is crucial for understanding climate change.
معنی(example):
تحلیل ترمومتریک روندهای قابل توجهی را نشان داد.
مثال:
The thermometrical analysis revealed significant trends.
معنی فارسی کلمه thermometrical
:
مرتبط با سینما و اندازهگیری دما.
