معنی فارسی thermometrically

B1

به روشی که مربوط به اندازه‌گیری دما باشد.

In a manner related to the measurement of temperature.

example
معنی(example):

این دستگاه به صورت ترمومتریک با استفاده از سنسورهای پیشرفته عمل می‌کند.

مثال:

The device operates thermometrically using advanced sensors.

معنی(example):

نتایج به‌طور ترمومتریک برای دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

مثال:

The results were analyzed thermometrically for accuracy.

معنی فارسی کلمه thermometrically

: معنی thermometrically به فارسی

به روشی که مربوط به اندازه‌گیری دما باشد.