معنی فارسی thermomigrate
B1به معنای جابهجایی به سمت مناطق با دمای مناسب.
To migrate in response to temperature changes.
- VERB
example
معنی(example):
گیاهان برای سازگاری با تغییرات دما به سمت دیگر میروند.
مثال:
Plants thermomigrate to adapt to temperature changes.
معنی(example):
برخی از حیوانات در تغییرات فصلی به سمت دیگر میروند.
مثال:
Some animals thermomigrate during seasonal shifts.
معنی فارسی کلمه thermomigrate
:
به معنای جابهجایی به سمت مناطق با دمای مناسب.