معنی فارسی thermoregulator

B1

تنظیم‌کننده دما، وسیله یا سیستمی که برای کنترل دما استفاده می‌شود.

A device that automatically maintains the temperature of a system.

example
معنی(example):

یک تنظیم‌کننده دما به کنترل دمای سیستم کمک می‌کند.

مثال:

A thermoregulator helps to control the temperature of the system.

معنی(example):

تنظیم‌کننده‌های دما می‌توانند در موجودات زنده و سیستم‌های مکانیکی یافت شوند.

مثال:

Thermoregulators can be found in both living organisms and mechanical systems.

معنی فارسی کلمه thermoregulator

: معنی thermoregulator به فارسی

تنظیم‌کننده دما، وسیله یا سیستمی که برای کنترل دما استفاده می‌شود.