معنی فارسی thicks
B1به نواحی متراکم و انبوه در جنگل ها یا مکان های طبیعی اطلاق می شود.
Dense or thick areas, often referring to the foliage in a woodland or natural setting.
- OTHER
example
معنی(example):
قسمت های ضخیم جنگل پر از درخت است.
مثال:
The thicks of the forest are dense with trees.
معنی(example):
در ماهیگیری، برخی از افراد ترجیح می دهند ماهی را در قسمت های ضخیم نی بگیرند.
مثال:
In fishing, some prefer to catch fish in the thicks of the reeds.
معنی فارسی کلمه thicks
:
به نواحی متراکم و انبوه در جنگل ها یا مکان های طبیعی اطلاق می شود.