معنی فارسی thingal
B1تینگل به اشیاء یا ابزاری اطلاق میشود که برای مرتب کردن یا فراهم کردن نظم در فضاها استفاده میشود.
An object or tool used for organizing or arranging items.
- NOUN
example
معنی(example):
تینگل به دلیل طراحی منحصر به فردش توجه را جلب کرد.
مثال:
The thingal attracted attention with its unique design.
معنی(example):
او یک تینگل ساخت که به سازماندهی کمک کرد.
مثال:
She created a thingal that helped with organization.
معنی فارسی کلمه thingal
:
تینگل به اشیاء یا ابزاری اطلاق میشود که برای مرتب کردن یا فراهم کردن نظم در فضاها استفاده میشود.