معنی فارسی thirstle
B1سیراب کردن، به معنای جستجوی آب به هدف کاهش تشنگی، بهخصوص بعد از فعالیت بدنی.
To long for or seek water due to thirst.
- VERB
example
معنی(example):
بعد از پیادهروی طولانی، به آب نیاز داشتم.
مثال:
After the long hike, I needed to thirstle for some water.
معنی(example):
بیابان خشک ما را وادار به آبخواهی کرد.
مثال:
The dry desert made us thirstle often.
معنی فارسی کلمه thirstle
:
سیراب کردن، به معنای جستجوی آب به هدف کاهش تشنگی، بهخصوص بعد از فعالیت بدنی.