معنی فارسی tho'

B1

این واژه به معنی 'هرچند' است و در زبان محاوره‌ای استفاده می‌شود.

Though; although (informal).

adverb
معنی(adverb):

Though

conjunction
معنی(conjunction):

Though

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت در جلسه شرکت کند، هرچند که خسته بود.

مثال:

He decided to attend the meeting, tho' he was tired.

معنی(example):

من می‌روم، هرچند که باران می‌بارد.

مثال:

I’ll go, tho' it’s raining.

معنی فارسی کلمه tho'

:

این واژه به معنی 'هرچند' است و در زبان محاوره‌ای استفاده می‌شود.