معنی فارسی thole
C1 /θoʊl/این واژه به معنای تحمل کردن یا تاب آوردن در برابر سختی‌ها است.
To endure or tolerate something.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
The ability to bear or endure something; endurance, patience.
مثال:
He’s got no thole for nonsense.
verb
معنی(verb):
To suffer.
معنی(verb):
To endure, to put up with, to tolerate.
example
معنی(example):
قایق می‌توانست در برابر آب‌های خشن تاب آورد.
مثال:
The boat could thole the rough waters.
معنی(example):
او یاد می‌گرفت که با سختی‌های زندگی تاب بیاورد.
مثال:
He learned to thole the hardships of life.
معنی فارسی کلمه thole
:
این واژه به معنای تحمل کردن یا تاب آوردن در برابر سختی‌ها است.
