معنی فارسی thomson
B2تامسون، نام یک دانشمند معروف بریتانیایی که تحقیقات مهمی در زمینه فیزیک انجام داده است.
A surname commonly associated with several notable scientists, particularly in the field of physics.
- NOUN
example
معنی(example):
تامسون یک دانشمند معروف بود که به خاطر کارهایش در فیزیک شناخته میشد.
مثال:
Thomson was a famous scientist known for his work in physics.
معنی(example):
مدل تامسون از اتم یک نظریه اولیه درباره ساختار اتم بود.
مثال:
The Thomson model of the atom was an early theory of atomic structure.
معنی فارسی کلمه thomson
:
تامسون، نام یک دانشمند معروف بریتانیایی که تحقیقات مهمی در زمینه فیزیک انجام داده است.