معنی فارسی thoroughest
C1بسیار دقیق و کامل در بررسی یا انجام کارها، بدون اینکه جزئیاتی نادیده گرفته شود.
Most complete and detailed in execution or analysis.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او دقیقترین دانشآموز در کلاس است.
مثال:
She is the thoroughest student in the class.
معنی(example):
روش دقیق او تضمین کرد که هیچ جزئیاتی از دست نرفته است.
مثال:
His thoroughest approach ensured no details were missed.
معنی فارسی کلمه thoroughest
:
بسیار دقیق و کامل در بررسی یا انجام کارها، بدون اینکه جزئیاتی نادیده گرفته شود.