معنی فارسی thoroughfoot

B2

کسی که عمیقاً و با دقت در سفر و کاوش می‌کند.

One who explores places thoroughly, leaving no stone unturned.

example
معنی(example):

کوهنورد دقیق هر مسیر را در منطقه بررسی کرد.

مثال:

The thoroughfoot hiker explored every trail in the area.

معنی(example):

یک مسافر دقیق وقت می‌گذارد تا هر سایت را بازدید کند.

مثال:

A thoroughfoot traveler takes the time to visit every site.

معنی فارسی کلمه thoroughfoot

: معنی thoroughfoot به فارسی

کسی که عمیقاً و با دقت در سفر و کاوش می‌کند.