معنی فارسی thoughty
B2دارای تفکر و تفکر عمیق، فردی که به مسائل از زوایای مختلف مینگرد.
Characterized by deep thinking or consideration.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در حل مسائل رویکردی تفکرشی دارد.
مثال:
She has a thoughty approach to problem-solving.
معنی(example):
طبیعت تفکرشی او را رهبر فوقالعادهای میکند.
مثال:
His thoughty nature makes him a great leader.
معنی فارسی کلمه thoughty
:
دارای تفکر و تفکر عمیق، فردی که به مسائل از زوایای مختلف مینگرد.