معنی فارسی thousandfoldly

B1

به طرز هزاران برابر، به معنای افزایش یا تکرار در مقیاس بزرگ.

In a manner that is a thousand times greater or more intense.

example
معنی(example):

او هزاران بار به خاطر حمایت او از او تشکر کرد.

مثال:

He thanked her thousandfoldly for her support.

معنی(example):

این فناوری جدید به طرز هزاران بار بهره‌وری را افزایش می‌دهد.

مثال:

The new technology will improve productivity thousandfoldly.

معنی فارسی کلمه thousandfoldly

: معنی thousandfoldly به فارسی

به طرز هزاران برابر، به معنای افزایش یا تکرار در مقیاس بزرگ.