معنی فارسی thrap
B1صدای ناگهانی یا خفی، بهخصوص صدای برخورد چیزها با یکدیگر.
A sharp or sudden sound, often related to impact.
- NOUN
example
معنی(example):
صدای طوفان در مقابل پنجره بلند بود.
مثال:
The thrap of the wind against the window was loud.
معنی(example):
میتوانستم صدای باران را روی سقف بشنوم.
مثال:
I could hear the thrap of the rain on the roof.
معنی فارسی کلمه thrap
:
صدای ناگهانی یا خفی، بهخصوص صدای برخورد چیزها با یکدیگر.